کریستال، حشیش، تریاک، هروئین، شیشه، ویسکی، آبجو، کنیاک، ناس، گراس، ودکا . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . همه اینها رو میشه ترک کرد ولی تو رو نمیشه ترک کرد، معتادتیم
جیر جیرک به خرس گفت دوستت دارم. خرس گفت الان وقت خواب زمستونیمه بعد صحبت میکنیم خرس رفت خوابید ولی نمیدونست که عمر جیرجیرک فقط 3روزه
آیا تاکنون فکر کردهاید شخصیتهای نامآور دنیا که همه آنها را میشناسند و اغلب از ثروتمندترینهای جهان هستند کار خود را با چه شغلی آغاز کردند و در ابتدا چه کاره بودند؟ بسیاری از آنها شغلهایی داشتند که هیچ ارتباطی با حرفه کنونیشان نداشت و بعضی دیگر به کارهایی آنچنان ابتدایی میپرداختند که برخی از ما انسانهای گمنام و معمولی، انجام آن را دون شان خود میدانیم.
راد استوارت : Rod Stewart
خواننده سرشناس انگلیسی در هایگیت در شمال لندن به دنیا آمد و پدر و مادرش روزنامهفروشی داشتند. راد استوارت مدتی با باشگاههای (سلتیک) و (برنت فورد) کار میکرد بعد (گورکن) شد. در اوایل دهه شصت با (ویز جونز) خواننده فولکور آشنا شد و به موسیقی روی آورد و یک خواننده خیابانی شد. او دور اروپا سفر میکرد و آواز میخواند و پول جمع میکرد. جالب است بدانید که یک بار به جرم ولگردی از اسپانیا اخراج شد.
گاو ماما می کرد / گوسفند بع بع می کرد / سگ واق واق می کرد / و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی ؟
شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود ، حسنک مدت زیادی است که به خانه نمی آید . او به شهر رفته است و در آن جا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می کند او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند . موهای حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست ، چون او حالا موهای خود را گلت می کند . دیروز که حسنک با کبری چت می کرد کبری به او گفت تصمیم بزرگی گرفته است . کبری تصمیم داشت حسنک را رها کند و دیگر با او چت نکند چون او حالا با پتروس می کرد . پتروس همیشه پای کامیپوترش نشسته بود و چت می کرد . پتروس دید که سد خوراخ شده ، اما او انگشتش درد می کرد چون زیاد چت کرده بود . او نمی دانست که سد تا چند لحظه دیگر می شکند پتروس در حال چت کردن غرق شد .
برای مراسم دفن او کبری تصمیم گرفت با قطار به شهر او برود اما کوه روی ریل ریزش کرده بود . ریزعلی دید که کوه ریزش کرده اما حوصله نداشت ریزعلی سردش بود و دلش نمی خواست لباسش را در آورد . ریزعلی چراغ قوه داشت اما حوصله دردسر نداشت . قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد و کبری و مسافران دیگر مردند . اما ریزعلی بدون توجه به خانه رفت . خانه مثل همیشه سوت و کور بود . الان چند سالی است که کوکب خانم ، همسر ریزعلی مهمان ناخوانده ندارد . او حتی مهمان خوانده هم ندارد . او پول ندارد تا شکم مهمان ها را سیر کند . او در خانه تخم مرغ و پنیر دارد اما گوشت ندارد . او کلاس بالایی دارد . او فامیل های پول دار دارد . او آخرین باری که گوشت قرمز خرید چوپان دروغ گو به او گوشت خر فروحت .اما او از چوپان دروغ گو گله ندارد . چون دنیای ما خیلی آدم های دروغ گو دارد . به همین دلیل است که دیگر در دبستان آن داستان های قشنگ وجود ندارد...
گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن گفتی باید بروم حوصله ای نیست پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف رفتی تو و دیگر اثر از چلچله ای نیست گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت جز عشق تو در خاطر من مشغله ای نیست رفتی تو خدا پشت و پناهت به سلامت بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست.
نوشته شده توسط سجاد رحیمی | نظرات دیگران [ نظر]
چهارشنبه 86 آبان 23 , ساعت 9:36 عصر
نوشته شده توسط سجاد رحیمی | نظرات دیگران [ نظر]
شنبه 86 آبان 19 , ساعت 8:27 عصر
نوشته شده توسط سجاد رحیمی | نظرات دیگران [ نظر]
شنبه 86 آبان 19 , ساعت 9:34 صبح
نوشته شده توسط سجاد رحیمی | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ دانلود کتاب خلاصه تاریخ ایران
پانزده درس زندگی از آلبرت اینشتین دانلود کتاب سرگذشت رز عکس نوروز 1393 اس ام اس تبریک نوروز 93 اس ام اس تبریک نوروز 1393 اس ام اس سال نو تجربه دروغ دانلود نسخه جدید نرم افزار چند رسانه ای QuickTime Pro 7.7 دانلود نرم افزار تبدیل فرمت فایل های صوتی Xilisoft Audio Conver دانلود کتاب تاریخ ایران پس از اسلام دانلود تقویم رسمی سال 1393 دانلود کتاب صاحب جهان اثر ژول ورن دانلود کتاب آموزش برنامه نویسی با زبان C «ویندوز فون 8.1» با امکاناتی فراتر از حد انتظار [همه عناوین(346)][عناوین آرشیوشده] |