شرکت های بزرگ نام ها را از کجا آورده اند؟؟
Apple
اپل: میوه مورد علاقه استیو جابز مؤسس و بنیانگذار شرکت اپل، سیب بود و بنابراین اسم شرکتش را نیز اپل (به معنی سیب ) گذاشت.
Adobe
اسم رودخانه ای که از پشت منزل مؤسس آن، جان وارناک، عبور میکند.
مردانی که به دنبال یک زندگی آرام و با نشاط هستند ، میبایست در ابتدا ویژگیهای فطری همسرشان را بدانند تا بتوانند بر مبنای یک استراتژی مشخص، زندگی شیرینی را برای خود و اعضای خانواده بیافرینند.
مردان میتوانند با شناخت این ویژگیها، گامهای بسیار بزرگی را در زندگی خانوادگی خود بردارند. با بررسی گذرایی در زندگی بسیاری از مردان بزرگ، میتوان دریافت که نقش همسر و یا مادر آنان در موفقیتشان بسیار پررنگ بوده است.
از نکتههای بسیار قابل توجه که ?پرفسور حسابی? این دانشمند بزرگ ایرانی، بارها بر روی آن تاکید کرده است، نقش دو زن در موفقیت شخصی، خانوادگی، اجتماعی و علمی او بوده است و این دو زن، مادر و همسر مهربان و صبورش بودهاند.
نگاهی به زندگی حضرت آیةالله العظمى بهجت
در پی رحلت ملکوتی آیتالله محمد تقی بهجت، ضمن عرض تسلیت این ضایعه گرانبار، زندگینامه آن عالم روحانی را مرور میکنیم:
حضرت آیةالله العظمى حاج شیخ محمد تقى بهجت در اواخر سال 1334 هجری قمری در شهر فومن واقع در استان گیلان به دنیا آمد و هنوز شانزده ماه از عمرش نگذشته بود که مادر را از دست داد.
گزینه ی صحیح را انتخاب کنید
1. هدف خداوند از آفرینش مردها چی بود؟
1. هدف خاصی نبود 2. گل اضافی بود
3.نسخه آزمایشی بود 4.اصلا کار خدا نبود
2. چرا خدا مردها را از روی زمین برنمی دارد؟
1.از نظر خدا مردها وجود خارجی ندارند 2.مگه ما روی زمین مرد هم داریم
3.وجود اینگونه از درندگان برای موازنه جمعیت روی زمین ضروری به نظر میرسد
4. حالا چه عجله ایه؟
3. اگه خدا مردها را نمی آفرید چی می آفرید؟
1.چیز خاصی نمی آفرید 2.پیراشکی
3.خروس دریایی 4.فضای خالی
4. اگر جمعیت مردها منقرض شود چه می شود؟
1.مگه قراره اتفاقی بیافته 2.خارشتر کویر لوت که آفت نداره
3.اکوسیستم به شرایط بدون انگل برمی گردد 4. یه هیولا کمتر دنیا قشنگتر
5. چه وقت مردها عاشق می شوند؟
1.چه وقت مردها عاشق نمی شوند! 2.هر وقت مامانشون بگه
3.چون یکدفعه می شوند خودشان هم نمی دانند که کی می شوند
4.یک روز از همین روزا !
6.مردها چه وقت عشق قبلی خود را فراموش می کنند؟
1.در همون وقتی که عشق جدید خود را کشف می کنند
2.جدید و قدیم نداره فقط بازیگر نقش زن عوض میشه .(قانون 4 نیوتن)
3.بستگی تام و تمام به میزان تست استرون دارد.
4.رابطه مستقیم با نظر مادر بزرگ کودک فهیم دارد.
7.مردها در مقوله ایجاد یک رابطه عشقی جدید در حکم چه چیزی هستند؟
1.فنر با ثابت بالا 2.پارچه استرژ
3.یک نوع ماده الاستیک با ساختار ناشناخته 4.کش تیرو کمان
8.مردها معمولا هر چند مدت یکبار عاشق می شوند؟
1.هر شب 2.هر وقت که خدا بخواد
3.هر وقت تست استرون بگه 4.سایکل تایم خاصی ندارند
9.مردها وقتی تصمیم به ازدواج می گیرند چه کار می کنن؟
1..اون موقع نمی تونن کار خاصی بکنن!
2.تمام تلاششون رو می کنن که بتونن 1 کاری بکنن!
3.به مامانشون می گن که 1 کاری بکنه چون دیگه وقتشه که اونا رسما خیلی کارا بکنن!
4.می رن کلاس آمادگی جسمانی!!
10.وقتی مردها تصمیم می گیرن ازدواج کنن چی می گن؟
1.چیزی نمی گن چون وقت عمله 2.وقت نمی کنن چیزی بگن
3.اولش چیزی برا گفتن ندارن ولی بعد که خرشون از پل گذشت نطقشون باز میشه
4.در این برهه از تاریخ طبیعی هیچ کس نمی فهمه که اونا چی می گن
11.مردها چطور زن زندگی شون رو می گیرن؟
1.با دست 2.با تور
3.با چنگول 4.با زبون
12.معیار مردها برای انتخاب همسر چیه؟
1.هر که پیش آمد خوش آمد 2.به روش جستوجوی ترتیبی در لیست سیاه
3.ده بیست سی چهل
4.. به قول مادر بزرگ پسر بچه نفهم دختر مثل پارچه می مونه هر روز 1 مدل بهترش میاد وایمیستن بهترش بیاد
به زن بودن خود افتخار کنید:
01- نام هر گل و زیبایی در طبیعت است را روی شما میگذارند.
02- هنگامی که رنگ پریده یا بیمار هستید با کمی وسایل آرایش میتوانید خود را زیباتر کنید و هیچ کس هم از شما ایرادنمیگیرد( کاری که بسیاری از آقایان مد روز یواشکی انجام میدهند).
03- تمام شاعران ایران زمین در وصف گل روی شما هزاران شعر گفته و خط و خال و چشم و ابروی شما را ستوده اند.
04- مجبور نیستید سر کار بروید و پول یک ماه کار و تلاشتان را برنج و گوشت و نخود و لوبیا بخرید.
05- به راحتی و با اعتماد به نفس هر وقت که لازم بود گریه می کنید و غم و غصه هایتان را در دل جمع نمی کنید تا سکته کنید.
06- عمرتان بسیار طولانی است.
07- آنقدر حرف برای گفتن دارید که هرگز کم نمیآورید.
08- همیشه یک عالمه دوست و رفیق ناب دارید و کمتر گرفتار رفیق ناباب می شوید.
09- هرگز در حمام خود را گربه شور نمی کنید.
10- بزرگ شده اید و کمتر برای طرفداری از تیم قرمز و آبی یا این حزب و آن حزب جلز و ولز کرده و کرکری می خوانید.
11- ریش و سبیل ندارید که موقع آب خوردن قبل از خودتان سبیلتان آب بنوشد.
12- عشق و هنر ابداع شماست.
13- همیشه جوان تر از سنتان هستید و هیچ کس نمی داند شما چند ساله اید.
14- از سن 9سالگی به بلوغ عقلی و جسمی میرسید و حالاحالاها باید بدوند تا به پای شما برسند!.
15- بهشت زیر پای شماست.
16- اگر موهایتان مرتب نبود یا وقت برای مرتب کردنشان نداشتید، با سرکردن یک روسری قضیه حل است.
17- همیشه در کیفتان آینه دارید و موقعی که در سلف سرویس دانشگاه قورمه سبزی میخورید یک دانه لوبیا لابه لای سبیلتان جا خوش نمی کند.
18- همیشه تمیز ونظیف و خوشبو هستید … و اگر خوب فکر کنید می بینید که صدها دلیل محکم دیگر وجود دارد که شما به زن بودن خود افتخار کنید
به مرد بودن خود افتخار کنید
01- همیشه از نام خانوادگی شما استفاده میشود.
02- مدت زمان مکالمهی تلفنی شما حداکثر30 ثانیه است.
03- برای یک مسافرت یک هفته ای تنها یک ساک کوچک دستی نیاز دارید.
04- در تمام شیشه های مربا و ترشی را خودتان باز میکنید.
05- دوستان شما توجهی به کاهش یا افزایش وزن شما ندارند.
06- جنسیت شما در موقع مصاحبهی استخدام مطرح نیست.
07- لازم نیست کیفی پر از لوازم بی استفاده را همه جا به دنبالتان بکشید.
08- ظرف مدت 10دقیقه میتوانید حمام کنید و برای رفتن به مهمانی آماده شوید.
09- همکارانتان نمیتوانند اشک شما را در بیاورند.
10- اگر در 34 سالگی هنوز مجردید، احدی به شما ایراد نمیگیرد.
11- رنگ اجزاء صورت شما در هر صورت طبیعی است.
12- با یک دسته گل میتوانید بسیاری از مشکلات احتمالی را حل کنید.
13- وقتی مهمان به خانهی شما میآید لازم نیست اتاق را مرتب کنید.
14- بدون هدیه میتوانید به دیدن تمام اقوام و دوستانتان بروید.
15- میتوانید آرزوی هر پست ومقامی را داشته باشید.
16- حداقل بیست راه برای بازکردن در هر بطری نوشابهی داخلی یا خارجی بلد هستید.
17- ضرورتی ندارد روز تولد دوستانتان را به خاطر داشته باشید.
18- بالاخره روزی یک پیرمرد موفق خواهید شد... و اگر خوب فکر کنید می بینید که صدها دلیل محکم دیگر وجود دارد که شما به مرد بودن خود افتخار کنید
نیایشی زیبا از"جک ریمر"یکی از نویسندگان معاصر
"خداونداما نمی توانیـم به درگاه تـو دعا کـنیم تا جنگ را پایان بخشی،زیرامی دانیـم دنیا را به ایـن شکـل آفـریده ای و انسان خود قادر است جاد? صلح را هموار کند."
"خداوندا ما نمی توانیم دعا کنیم قحطی و گرسنگی را از بیـن ببـری،زیرا مـنابعی به ما عـطا کرده ای که در صـورت استفاد? عاقلانه از آن می تواند تمام دنیا را تغذیه کند."
"خداونداما نمی توانیم دعا کنیم تبعیض نژادی را ریشه کن کنی، زیرا به ما دید? بصیرت داده ای تا بتوانیم خوبی ها ی تمام انسانها را ببینیم."
"خداوندا ما نمی توانیم به درگاهت دعا کنیم به ناامیدی هایمان پایان بخشی،زیراتوانایی از بین بردن نابسامانی ها را به ما عطاکرده ای."
"خداوندامانمی توانیم دعاکنیم بیماری را ریشه کن کنی،زیرابه ماقدرت تفکرداده ای تابه وسیل? آن راه علاج بیماریها راکشف کنیم."
بنابراین به درگاهـت دعا خواهـیم کرد،به ما شـهامـت،قـدرت،اراده،آگاهی ،عـزمی راسـخ،صبـر،ایـمان وتاب تحمـل سخـتی ها را عطا کنی تا دیگـرلازم نباشـد بگوییـم،خدایا ما را به آرزوهایمان بـرسـان ...
کوله پشتیاش را برداشت و راه افتاد.
رفت که دنبال خدا بگردد و گفت: تا کولهام از خدا پر نشود برنخواهم گشت.
نهالی رنجور و کوچک کنار راهایستاده بود، مسافر با خندهای رو به درخت گفت: چه تلخ است کنار جادهبودن و نرفتن؛
درخت زیرلب گفت: ولی تلخ تر آن است که بروی وبیرهاورد برگردی. کاش میدانستی آنچه در جستوجوی آنی، همینجاست...
مسافر رفت و گفت: یک درخت از راه چه میداند، پاهایش در گِل است، او هیچگاه لذت جستوجو را نخواهد یافت.
و نشنید که درخت گفت: اما من جستوجو را از خود آغاز کردهام و سفرم را کسی نخواهددید؛ جز آن که باید.
مسافر رفت و کولهاش سنگین بود. هزار سال گذشت، هزار سالِ پر خم و پیچ، هزار سالِ بالا و پست. مسافر بازگشت رنجور و ناامید. خدا را نیافته بود، اما غرورش را گم کرده بود...
به ابتدای جاده رسید. جادهای که روزی از آن آغاز کرده بود. درختی هزار ساله، بالا بلند و سبز کنار جاده بود.
زیر سایهاش نشست تا لختی بیاساید.
مسافر درخت را به یاد نیاورد. اما درخت او را میشناخت.
درخت گفت: سلام مسافر، در کولهات چه داری، مرا هم میهمان کن.
مسافر گفت: بالا بلند تنومندم، شرمندهام، کولهام خالی است و هیچ چیز ندارم.
درخت گفت: چه خوب، وقتی هیچ چیز نداری، همه چیز داری.اما آن روز که میرفتی، در کولهات همه چیز داشتی، غرور کمترینش بود، جاده آن را از تو گرفت.
حالا در کولهات جا برای خدا هست و قدری از حقیقت را در کوله مسافر ریخت...
دستهای مسافر از اشراق پر شد و چشمهایش از حیرت درخشید و گفت: هزار سال رفتم وپیدا نکردم و تو نرفتهای، این همه یافتی!
درخت گفت: زیرا تو در جاده رفتی و من در خودم ، و پیمودن خود، دشوارتر از پیمودن جادههاست ...
این داستان برداشتی است از فرمایش حضرت علی
"من عرف نفسه فقد عرف ربه"
آن کس که خود را شناخت به تحقیق که خدا را شناخته است...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
پانزده درس زندگی از آلبرت اینشتین
دانلود کتاب سرگذشت رز
عکس نوروز 1393
اس ام اس تبریک نوروز 93
اس ام اس تبریک نوروز 1393
اس ام اس سال نو
تجربه دروغ
دانلود نسخه جدید نرم افزار چند رسانه ای QuickTime Pro 7.7
دانلود نرم افزار تبدیل فرمت فایل های صوتی Xilisoft Audio Conver
دانلود کتاب تاریخ ایران پس از اسلام
دانلود تقویم رسمی سال 1393
دانلود کتاب صاحب جهان اثر ژول ورن
دانلود کتاب آموزش برنامه نویسی با زبان C
«ویندوز فون 8.1» با امکاناتی فراتر از حد انتظار
[همه عناوین(346)][عناوین آرشیوشده]