سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و ابو جعفر محمد بن على باقر از او ( ع ) حکایت کرد که فرمود : ] دو چیز در زمین مایه أمان از عذاب خدا بود ، یکى از آن دو برداشته شد پس دیگرى را بگیرید و بدان چنگ زنید : امّا امانى که برداشته شد رسول خدا ( ص ) بود . و امّا امانى که مانده است آمرزش خواستن است . خداى تعالى فرماید « و خدا آنان را عذاب نمى‏کند حالى که تو در میان آنانى و خدا عذابشان نمى‏کند حالى که آمرزش مى‏خواهند » [ و این از نیکوتر لطایف معنى را برون آوردن است و ظرافت سخن را آشکار کردن . ] [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 89 دی 8 , ساعت 12:13 عصر
چهارشنبه 89 دی 1 , ساعت 10:26 صبح

یه خانمی با ماشین خودش تو جاده داشت رانندگی میکرد

 

Woman driving.jpg

 

یه آقایی هم داشت با ماشین خودش تو همون جاده تو باند مخالف رانندگی میکرد

 

business-man-on-cell-driving.jpg

 

وقتی این دو به هم رسیدند ،

خانم شیشه ی ماشینش رو پایین میکشه و خطاب به آقا فریاد میزنه :

حیووووووووون

 

 

آقا هم بلافاصله داد میزنه :

میمووووووون

 

 

هر دو به راه خود ادامه دادند

و

آقاهه کلی به خاطر واکنش سریع و هوشمندانه ای که نشون داده بود خوش به حالش شده بود

 

 

فقط وقتی سرپیچ بعد رسید :

.

.

.

.

.

.

.

horse-car.jpg

 

نتیجه اخلاقی:

مردها هیچوقت واقعا نمی فهمند که زن ها دارن تلاش میکنند چی بهشون بگن!!!!!!!


دوشنبه 89 آذر 15 , ساعت 1:23 عصر

 

جانوران بسیاری در دنیا وجود دارند که در نگاه اکثر مردم چهره ای عجیب و حتی ترسناک محسوب می شوند.

 متأسفانه خطر انقراض بیشتر این جانوران کمیاب را تهدید می کند و نسل آن ها در حالی از بین می رود که نامشان همچنان ناشناخته باقی مانده است.

 

 
موش کور دماغ ستاره ای (PA)
 
 
حباب ماهی (AP)
 
 
خوک دریایی که در اعماق اقیانوس زندگی می کند. (AP)
 
 
خرچنگ یتی، در سال 2005 در اقیانوس آرام، کشف شد. (AP)
 
 

یکشنبه 89 آذر 14 , ساعت 1:48 عصر

اس ام اس آشتی و منت کشی

 

 پاتوق سرگرمی – FarsPatogh.Com

بوسه ام را می گذارم پشت در
قهرکردی , قهرکردم , سر به سر
تو بیا , در را تماما باز کن
هر چه میخواهی برایم ناز کن
من غرورم را شکستم , داشتی ؟
آمدم , حالا تو با من آشتی ؟

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چی میشد تو هم منو دوستم میداشتی نا زنین
جای گریه رو لبام خنده می کاشتی نازنین
حالا که قهری باهام ولی بدون دوستت دارم
طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نا زنین

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به خاطر یافتن مقصر,

زندگی ات را تلخ و سیاه نکن.

بگذار آن چه در پایان یک عشق به جای میماند

خاطرات خوش باشد با من آشتی کن تا دنیا با من آشتی کند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قهر مکن ای فرشته روی دلارا
ناز مکن ای بنفشه موی فریبا
طعنه و دشنام تلخ اینهمه شیرین
چهره پر از خشم و قهر اینهمه زیبا
ناز تورا میکشم به دیده منت
سر به رهت مینهم به عجز و تمنا

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

 

همیشه رفتن بهترین نیست
گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست
چه قهر باشیم چه آشتی
اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ادامه مطلب...

یکشنبه 89 آذر 14 , ساعت 1:46 عصر

پک جدید و زیبای اس ام اس های عاشقانه

 عکس   پک جدید و زیبای اس ام اس های عاشقانه

بمان با من که من بی تو صدایی خسته در بادم / در این اندوه بی پایان بمان تنها تو در یادم / بلور اشک های من همان آغازییست / مرور خاطرات من عجب تکرار زیباییست

- 

خدایا هر که با من آشنا شد دو روزی دیدو زود از من جدا شد / نمیدانم از اول بی وفا بود و یا نازش کشیدم بی وفا شد

-

تاج من بر سرم نیست، تاج من در قلب من جای دارد، تاجی که به ندرت پادشاهی از آن بهره داده اند، تاج من، عشق توست که بر دل دارم

-

تو را دوست دارم مثل عبادتم، تو را دوست دارم مثل سعادتم، تو را دوست دارم تا آخرین نفس

 

گفت

ادامه مطلب...

یکشنبه 89 آبان 23 , ساعت 12:14 عصر

 

آدم و حوا !!

 

adam-eve-snake.jpg
 

آدم توی بهشت داشت زندگی می کرد.خدا یک نگاهی به قیافه ی آدم انداخت و با خودش فکر کرد که: ای بابا ،بهتر از اینم میتونستم درست کنم.

2psrv34.jpg

بنابر این حوا رو راه اندازی کرد .یک آدم دیگه که هیکلش مناسب تر.چهره اش بدون دست انداز و خلاصه خیلی بهتر از آدم بود.آدم با دیدن حوا هیجان زده شد.خیلی از ریخت اون خوشش اومد

znwr4w.jpg

 

ادامه مطلب...

یکشنبه 89 آبان 16 , ساعت 5:29 عصر

زاهدی گوید: جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد 

اول مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد .

او گفت ای شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود!

دوم مستی دیدم که افتان و خیزان راه میرفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی .

گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟!

سوم کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا اورده ای ؟

کودک چراغ را فوت کرد و ان را خاموش ساخت و گفت : تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟!!

چهارم زنی بسیار زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت میکرد . گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من

 حرف بزن .

گفت من که غرق خواهش دنیا هستم  چنان از خود بیخود شده ام که از خود خبرم نیست تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری؟!!


یکشنبه 89 آبان 16 , ساعت 5:20 عصر
 

پاییز زیباست... نقاشی رنگ ها در طبیعت

www.darhami.com

www.darhami.com

 

ادامه مطلب...

چهارشنبه 89 آبان 5 , ساعت 12:33 عصر

دنیا خوابی است که اگر آن را باور کنی پشیمان می شوی... حضرت علی (ع)


یکشنبه 89 آبان 2 , ساعت 4:38 عصر

در سی بیاد ماندنی از دونده ای که آخر شد

در سال 1968 مسابقات المپیک در شهر مکزیکوسیتی برگزار شد. در آن سال مسابقه دوی ماراتن یکی از شگفت انگیزترین مسابقات دو در جهان بود. دوی ماراتن در تمام المپیکها مورد توجه همگان است و مدال طلایش گل سرسبد مدال های المپیک. این مسابقه به طور مستقیم در هر 5 قاره جهان پخش میشود.

کیلومتر آخر مسابقه بود دوندگان رقابت حساس و نزدیکی با هم داشتند، نفس های آنها به شماره افتاده بود، زیرا آنها 42 کیلومترو 195 متر مسافت را دویده بودند. دوندگان همچنان با گامهای بلند و منظم پیش میرفتند. چقدر این استقامت زیبا بود. هر بیننده ای دلش میخواست که این اندازه استقامت وتوان داشته باشد. دوندگان، قسمت آخر جاده را طی کردند و یکی پس از دیگری وارد استادیوم شدند.استادیوم مملو از تماشاچی بود و جمعیت با وارد شدن دوندگان، شروع به تشویق کردند. رقابت نفس گیر شده بود و دونده شماره ... چند قدمی جلوتر از بقیه بود. دونده ها تلاش میکردند تا زودتر به خط پایان برسند و بالاخره دونده شماره ... نوار خط پایان را پاره کرد. استادیوم سراپا تشویق شد. فلاش دوربین های خبرنگاران لحظه ای امان نمی داد و دونده های بعدی یکی یکی از خط پایان گذشتند و بعضی هاشان بلافاصله بعد از عبور از خط پایان چند قدم جلوتر از شدت خستگی روی زمین ولو شدند. اسامی و زمان های به دست آمده نفرات برتر از بلندگوها اعلام شد. نفر اول با زمان دو ساعت و ... در همین حال دوندگان دیگر از راه رسیدند و از خط پایان گذشتند. در طول مسابقه دوربین ها بارها نفراتی را نشان داد که دویدند، از ادامه مسابقه منصرف شدند و از مسیر مسابقه بیرون آمدند. به نظر میرسید که آخرین نفر هم از خط پایان رد شده است. داوران و مسوولین برگزاری میروند تا علائم مربوط به مسابقه ماراتن و خط پایان را جمع آوری کنند جمعیت هم آرام آرام استادیوم را ترک میکنند. اما...

ادامه مطلب...

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ